من دختری هستم اهل زیمباوه که در فقر آموزشی و فرهنگی بسیاری بسر میبرم. درتایید بدبختی من همین بس که آنقدر بیسواد هستم که نمیدانم سه هزار میلیار چند تا صفر دارد. در اثبات فقر فرهنگی من هم همین نکته کافیست که بدانید نمیدانم سه هزار میلیارد تا پول آیا عدد زیادی است یا چون پول بیارزش شده این همه صفر جلوی چکها صف کشیدهاند.
در تانزانیا از عدالت خبری نیست. سود شبکه بانکی ناچیز است تا مردم پول به دلالها بدهند و سر ماه اسکونتش را بگیرند ایرانیها به این کلمه میگویند سود اما در بعضی کشورهایی که به زبان عربی سخن میگویند به آن میگویند نزول!
شبکه بانکی کشور ما خیلی خوب است چون به بعضی بدبختها که میخواهد دومیلیون وام بدهد صد تا استعلام میگیرد و چند تا ضامن رسمی با کپی فیش حقوقی و گردش حساب تا نکند یک وقت خدای نکرده مستضعفی حق مستضعف دیگری را بخورد و قانون اساسی غلط بشود.
اما برای جلوگیری از بروکراسی اداری که ایرانیها به آن کاغذ بازی میگویند و برای اینکه مردم در بانکها معطل نشوند یکهو یک عالمه پول را میدهند به یک آدم محترمی که بعدا معلوم میشود مایل نیست قسط وامش را پرداخت کند. حالا شما اگر چیز داری دو روز قسط وامت را نده فوری جریمه میشوی و از حقوق ضامنت کم میکنند. ایرانیها به این چیز جرات میگویند.
اجازه بدهید از پیشرفتهای مملکت زیمباوه هم برایتان بگویم. ما از سالی که ایرانیها به آن ۸۶ میگویند کارمان را در جهت پیشرفت کسب پول که ایرانیها به آن مال حلال میگویند شروع کردیم سالهای اول کسب مال حلالمان با احتیاط و در حد چند میلیارد بود اما بعدها دیدیم نه بابا این خبرها نیست و رییس بانکی که از اسنادش برای خدمت استفاده میکنیم دارد در یک سال ۳۰۰ میلیون پاداش مفت میگیرد و ما را پیدا نکرده. ایرانیها نمیدانم چرا به این خدمت میگویند اختلاس! همین باعث شد که به همدستم بگویم: جولیا گاز بده خبری نیست! نه بازرسی نه قانونی و نه کشکی و پشمی. جولیا را هم جو گرفت و یک دفعه صفرهای کسب مال حلال ما را زیاد کرد. به مسیح قسم اگر همینطور عین آدم مثل سه سال قبل کار میکرد تا ۳۰ سال دیگر هم کسی دو زاریش نمیافتاد که ما داریم چه غلطی میکنیم. اما حالا از کار خودم خیلی پشینانم راستش را بخواهید من و جولیا از سودان غربی پول گرفته بودیم تا بیاییم در زیمباوه پول در بیاوریم باور ندارید اسنادش هست!