پالایشگاه ها؛ نفت خام را میگیرند و طی فرآیندی که پیچیده و تخصصی است فرآوردههای مختلف نفتی را تولید میکنند. بسیاری از محصولات بدست آمده در یک پالایشگاه نفت میتواند زندگی روزمره هر یک از ما را تحت تأثیر خود قرار دهد. حمل و نقل عمومی شهری و بین شهری توسط خودروهای سنگین انجام میشود که از سوخت، نفت و گاز، یا همان گازوئیل استفاده میکنند. برای رسیدن به مقصد روزانه بارها از خودروی شخصیمان استفاده میکنیم که برای حرکت نیاز به «بنزین موتور» دارد مایحتاج عمومی و کالاهای ضروری در کشور و در شبکه حمل و نقل ملی سالانه میلیونها لیتر سوختهای مختلف را نیاز دارند که در پالایشگاه تهیه میشود و توسط شرکتهای پخش فرآورده این نیازها تأمین میشود این چرخه گاهی همراه با حواشی میشود که اگر همواره به دنبال اطلاعات صحیح باشیم از عوارض روانی و نگرانیهای بیمورد آن در امان خواهیم بود.
شاید بدانید فعالیتهای صنعتی و عملیاتی پالایشگاهها تعطیلی ندارد و کارکنان سخت کوش تأسیسات صنعت نفت شبانه روز در شیفتهای مختلف با دقت وظایف خود را انجام میدهند. از همین روست که شما خواننده محترم با اطمینان در هر ساعت از شبانه روز در هر نقطه کشور به جایگاههای عرضه سوخت که مراجعه کنید آنها را فعال و در حال خدمات به مشتریان میبینید.
برای اینکه این عرضه متوقف نشود نیاز به ترتیب ساز و کاری است که در آن امکان بارگیری و انتقال مواد و محصولات نفتی از پایانههای شرکت ملی پخش در هر لحظه فراهم باشد. در این پروسه کیفیت مواد هر لحظه (real time) بررسی میشود تا هرگز محمولهای غیر استانداری در پایانه بارگیری نشود
در یک گام به عقبتر همواره محتوای مخازن تحت کنترل است تا کیفیت مواد نفتی ارسال شده از پالایشگاه که ذخیره شده تغییر نکند. محصولات و فرآوردههای تولیدی پالایشگاهها همواره تحت نظارت است. محصول نهایی پس از تایید آزمایشگاه پالایشگاه به شرکت ملی پخش سپرده میشود تا بدست مصرف کنندگان برسد در این مرحله آزمایشگاه کنترل کیفیت تستهای مختلفی را بر روی فرآوردههای نهایی انجام میدهد که آشنایی با آنها بطور مختصر میتواند موجب اطمینان خاطر هموطنان عزیزمان و اطلاع در توانمندیها و تلاشهای خانواده بزرگ پالایش و پخش در کشور باشد:
برای صدور اجازه مصرف هر گونه فرآورده نفتی تأیید آزمایشگاه کنترل کیفیت ضروری است و بدین منظور همه مواد از گازهای مایع (که سبکترین تولیدات پالایشگاه هستند) تا قیر (سنگینترین مواد) این آزمایشات را تجربه خواهند کرد.
برای تأئید کیفیت برخی از محصولات با اهمیت مانند سوخت هواپیما نزدیک به ۳۰ آزمایش مختلف انجام میشود. نمونه گیری از مواد در ظرفهای مخصوص به شیوههای کاملاً نظاممند بر اساس استاندارد بین المللی آمریکایی (ASTM) و توسط افراد با تجربه صورت میگیرد چرا که نمونهٔ آزمایشی باید نماینده کاملی از محصول باشد در غیر اینصورت بر نتایج آزمایشات نتیجه منفی خواهد گذاشت.
بر روی نفت گاز مصرفی در کشور ۱۲ آزمایش انجام میشود که سه آزمایش وزن مخصوص، نقطه اشتعال (flash point) و نطقه ریزش (Pour point) را آزمایشهای ضروری نفت گاز مینامند.
تعداد آزمایشهای ضروری در سوخت جت (بنزین هواپیماهای مسافربری) به عدد هشت افزایش مییابد برخی از آنان بشرح زیر است:
۱- فراریت: در زمان جدا شدن هواپیما از زمین یک شصتم ثانیه سوخت باید برای جرقه زنی وارد سیلندر شود سوخت مورد نیاز برای چنین موتورهایی باید فراریت بالایی داشته باشند.
۲- ویژگی کوبش: غلظت هوایی اطراف موتور در هنگام برخاستن بسیار بیشتر از زمان اوج هواپیماست به همین دلیل اندازه گیری آرام سوزی بنزین یا «ضد کوبش» در مخلوط هوای سبک یا سنگین در آزمایشات مورد توجه است.
۳- آزمایش خوردگی مس: وجود ترکیبات گوگردی در سوخت موجب آسیب دیدگی موتور میشود این آزمایش مقدار بسیار ناچیزی گوگرد آزاد را در سوخت نشان میدهد.
۴- پایداری: اگر مواد معلق در هر سوخت از حد مجاز در استانداردها فراتر بود موجب جرم گرفتگی سامانه جریان سوخت میشود و این امر میتواند به قطع جریان سوخت منجر شود که نتیجه آن در هواپیما فاجعه بار خواهد بود.
بسیاری از آزمایشهای صورت گرفته بر روی بنزین موتور اتومبیل هم مشابه سوخت هواپیماست البته در بنزین موتور مولفهٔ موثر دیگری به نام شماره اکتان یا عدد اکتان است که بنزین معمولی را از بنزین سوپر متمایز میکند.
از آنجا که قصد نداریم در این مجال به اصطلاحات تخصصی در زمینه آزمایشات بپردازیم به ذکر این موضوع برای علاقه مندان بسنده میکنیم که: وجود مقدار زیاد گوگرد در سوخت (خصوصاً وقتی هوا سرد باشد) موجب خوردگی در سامانه خروجی گاز میشود چون رطوبت هوا در ترکیب با مواد آغشته به گوگرد تولید اسید سولفوریک مینماید. ترکیبات گوگردی همچون دی سولفاتها، مونوسولفیدها و مرکپتان که در مواد بالا برنده اکتان استفاده میشود بسیار مضر هستند. به همین دلیل آزمایش گوگرد هم جزء مهم آزمایشات انجام گرفته بر روی بنزین موتور است. در کشور ما هم به منظور حفاظت از محیط زیست و حفاظت افراد جامعه مدت هاست که استفاده از ترکیبات گوگرد دار بالا برنده اکتان مانند: تترا اتیل سرب و یا «متیل تری شری بوتیل اتر» (MTBE) در پالایشگاهها ممنوع شده است.
این مطلب در صفحه ۵ ندای هرمزگان چهارشنبه ۲۴ فروردین منتشر شده است
غربیها شاخ و دم درست و حسابی هم
ندارند که آدم دلش را خوش کند که دلیل تفاوتشان با ما باشد!
اما تعدادی دانشمند دارند و مردمی که
به برکت یک سیستم آموزشی نظاممند و هدفمند آنها را طوری بارآورده که قدر
دانشمندانشان را میدانند آنها را میشناسند و ارج مینهند.
پرفسور حسابی در خاطراتش مینویسد: من
در لابراتوار بسیار پیشرفته دانشگاه شیکاگو کار میکردم بهترین امکانات رفاهی را
به من داده بودند. وقتی
کشوی میزم را گشودم دسته چک سفید امضایی یافتم بلافاصله به استادم مراجعه کردم و
گفتم که این دسته چک پژوهشگر قبلی است و امضا شده در کشوی میز من جا مانده مراقب
سوء استفاده از آن باشید. استادم لبخند تعجب آوری زد و گفت: این دسته چک را
دانشگاه مانند سایر پژوهشگران برای شما داده است تا اگر در هنگام
آزمایشات به تجهیزاتی نیاز داشتید بلافاصله خرید کنید. پرسیدم اگر کسی از آن سوء
استفاده کرد شما چه میکنید؟ استادم با پاسخ آموزندهاش مرا به فکر برد: حق با
شماست. باید قبول کرد در صد پیشرفتی که ما در این سالها براساس اعتماد به دست
آوردهایم قابل مقایسه با تعداد اندک خطایی که ممکن است اتفاق بیافتند نیست.
دیروز، بله همین دیروز از شبکه استان
تهران مسابقهای پخش میشد که اسمش یادم نیست و اهمیتی هم ندارد. خانمی پشت خط
تلفن در برنامه زنده به سوالات مجری پاسخ میگفت. یکی از سوالات مسابقه این بود
که: تنها شاگرد ایرانی آلبرت انیشتین که بود؟
خانم قدری تامل کرد و از مجری خواست
بیشتر راهنمایی کند. مجری گفت: ایشان
شخصیت مشهوری هستند که در سن بالا فوت کردند. خانم بازهم راهنمایی خواست. مجری به
عنوان آخرین راهنمایی گفت: فرزند ایشان در برنامههای متعدد صدا و سیما حضور داشتهاند
و خاطرات پدر را بازگو کردهاند ـ پاسخگو که انگار کشف بزرگی کرده باشد از خوشحالی
فریاد زد: آها! یادم آمد: آقای منوچهر نوذری!
این مطلب در ستون خبربان شهر من صفحه دوم ؛ندای هرمزگان؛ شنبه ۲۰ فروردین منتشر شده است
نوروز رفت و بهار هنوز مونده. نه اینکه بتونه بمونه. اون هم میدونه که بزودی رفتنی است مثل همه ما. موندنی فقط خداست و من نمیدونم چرا آدمها مسافر بودنشون تو این دنیا رو باور ندارن و اونهایی هم که این موقتی بودن رو باور دارنرفتارشون با بقیه توفیری نداره.
توی تعطیلات یه مصاحبه دیدم از خانم انوشه انصاری که اولین و تنها زنی بود که به فضا رفت. از احساسش گفت و اشک توی چشماش حلقه زد. گفت: اون بالا که بری میفهمی چیزهایی که اینجا برات بزرگ و مهمه اونجا از ذره و نقطهای هم بیارزش تره.
میگفت اگر آدم بدها برن به فضا حتماً وقتی برگردن خوب میشن چون به کوچیکی دنیا پی میبرن.
توی این دنیای قتل، دنیای جنگ و دنیای دروغ و فقر واقعاً من و شما منتظر چی هستیم؟
واقعاً قرار چی بشه که من و شما تغییر کنیم؟ این روزهایی که گذشت و برای من و شما عید بود برا خیلیها اگر عزا نبود اما خبری هم از عید و خنده و شادی نبود.
همه این اتفاقات در حالی داره رخ میده که من و شما با همه ادعاهامون وجود داریم و حتا بعضی هامون اونقدر مهم هستیم که جلوی دوربینها ژست میگیریم و توی تلویزیونها بودنمون رو حتا به رخ دنیا میکشیم. یکبار و یک لحظه با خودمون فکر کنیم مگه چه گلی به سر بشریت زدیم که...
یک جملهٔ قشنگ توی این تعطیلات شنیدم که میگفت: «در دنیا هیچ جنگ بشر دوستانهای وجود نداره.» به این هیچ خیلی فکر کنید.
من به این هیچ و به اولین مطلبی که در دهه نود شمسی از من چاپ میشه خیلی فکر کردم.
باید نوشت. باید از صلح نوشت و از آزادی. باید پرسید: چرا در دنیای ما آدمهای امروزی، هنوز خون تاوان آزادی و زندان تاوان صلح است.
میگن یه روز خوب میاد و من نمیدونم توی اون روز خوب هنوز هستم و نفس میکشم یا نه. اماای کاش تو اون روز شما باشین و دیگه از تبعیض خبری نباشه. شما باشین و هیچ سلطهگری توقع نداشته باشه فرودستان بهش تعظیم و سجده کنن. آدمها فارغ از رنگ ونژاد و دین و جغرافیا شون همدیگه رو دوست داشته باشن و همدیگر رو بپذیرن چون ملاکشون «انسانیت» هست و بس. روزی که هیچ پایی بوسیده نشه.
بقول شاملو:
«روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای انسان برادری است
روزی که دیگر درهای خانهشان را نمیبندند
قفل افسانه است و قلب برای زندگی بس است»
این مطلب در صفحه ۲ روزنامه ندای هرمزگان ۱۷ فروردین ۹۰ منتشر شده است.