حضرت مولانا فرموده: مدتی این مثنوی تاخیر شد / مهلتی بایست تا خون شیر شد. معنی و تفسیر این بیت لازم نیست. در همین ابتدا خواستم بدانید آنچه می گویم را چند باری مزه مزه کرده ام. گذاشته ام خوب ورز بیاید و زهرش را هم حسابی گرفته ام چون من از بیگانگان هرگز ننالم /که با من هرچه کرد آن آشنا کرد و موضوع مطلب امروز ما هم راجع به حضور دوستان و آشنایان است در انتخابات مجلس ! ماجرا این است که شنبه هفته گذشته تیتر یک «ندای هرمزگان» جنجالی به راه انداخت که من هم از آن بینصیب نماندم و در مواجهه حضوری یا ایمیلهای بعضی از شما خوانندگان محترم تهیج و تحریک شدم راجع به این موضوع مطلب بنویسم. این مطلب هشتمی است که هنوز پاره پاره نشده و امیدوارم به نوشتن بعدی نکشد و همین یکهفته جدایی بس باشدکه سعدی فرموده: شب فراق که داند که تا سحر چند است / مگر دلی که به زندان عشق در بند است / ز دست رفته نه تنها منم که از این سودا / چه دستها که ز دست تو بر خداوند است. حالا اینکه کی در زندان عشق گرفتاره بماند اما باید به صراحت بگویم پرداختن به این موضوع و خصوصاً تیتر یک کردن آن در روزنامه ندای هرمزگان پسندیده نبود. البته بنده به مدیرمسوول به عنوان سیاستگذار و سردبیر به عنوان انتخابگر حق میدهم و متقابلاً به خودم و خوانندگان هم حق میدهم که این سیاست و انتخاب را نپسندیم. در این مجالخطابم با مدیران ندای هرمزگان نیست چرا که آنها را به سادگی در گرد یک میز میتوان نشاند و گفته و ناگفتهها را بیان کرد. اکنون روی سخنم با اصلاح طلبان استان است. کسانی که با توجه به تیتر هفته گذاشته حضور خود را خیلی زود هنگام اعلام کرده اند.از خودم پرسیدم: «کدام اصلاح طلبان؟» قصدم توضیح مبانی اصلاح طلبی یا تعریف آن نیست. اما در بازی سیاست حتا افراد و حزب هایی که مدت ها برای انتخابات برنامه ریزی کرده اند هنوز اظهار نظر علنی نکرده اند چرا که می دانند نباید دستشان را برای رقیب سیاسی رو کنند. در روزهایی که مشکل عمده طبقه متوسط و ضعیف جامعه ادامه پرداخت یارانه نقدی یا افزایش قیمت هاست گرم کردن تنور سیاست آنهم اینقدر ناشیانه آیا نشانه اصلاح طلبی است؟ انتقاد از کسانی که دوستشان دارم اما به برخی رفتارهایشان معترضم کار من نیست. اما رسالت روزنامه نگاری ام فراتر از هر حزب و باند و جناحی حکم می کند که این پرسش اساسی را از آن ها بپرسم که : در چه حالید و در کجا سیر می کنید؟شاید در آینده من یا کسانی که «اصلاح طلب» نام دارند مایل باشیم بیشتر در این باره سخن بگوییم اما در این پایان فقط از این عزیزان خواهش میکنم: یاران بخدا بیوفایی نکنید / از عاشق دلخسته جدایی نکنید / یا اینکه وفا کنید تا آخر عمر / یا اینکه از اول آشنایی نکنید /