خبربان شهر من

یادداشت های چاپ شده یک روزنامه نگار

خبربان شهر من

یادداشت های چاپ شده یک روزنامه نگار

روتون سیاه




همین ابتدای مطلب عرض کنم که تیتر انتخابی‌ام قصد توهین به هیچ یک از شما خوانندگان عزیز را ندارد اما اگر تا انتهای مطلب را بخوانید شاید با خود به این نتیجه برسید که من چه قدر صبور و آرام بوده‌ام که با حفظ آرامش و حرمت قلم به این موضوع پرداخته‌ام. بار‌ها در این ستون به شیوه غلط رسانه ملی که اصلاً هم ملی نیست شوخی و جدی اشاره کرده ام . زبانمان مو در آورد آنقدر با خواهش و التماس نوشتم لطفاً آنتن برنامه را به کسانی بدهید که اگر ۲ ریال فهم ندارند مهم نیست ولی یک ریال سواد داشته باشند. باز هم نشد که نشد به نظر می‌رسد گوش شنوایی نیست شاید اگر من هم در یک همچین بودجه‌های میلیاردی شنا می‌کردم کور و کر می‌شدم. این بار روی سخنم با مدیر صدا و سیمای هرمزگان است. روز شنبه ۲۸ خرداد ۹۰ ساعت سیزده و پنجاه دقیقه شبکه جوان رادیو در یک برنامه زنده که اسمش را نمی‌دانم پیامکی به این مضمون از قول یکی از شنوندگان قرائت کرد: «ما عده‌ای از قاچاقچیان سوخت بندرعباس هستیم که از میناب تا گچین براحتی کار‌هایمان را انجام می‌دهیم و می‌خواستیم به این ترتیب از همه مسوولان که مزاحم ما نیستند تشکر کنیم»

بعد هم مجری دیگر گفت: «امیدواریم مسوولین این پیام به ظاهر قاچاقچیان را از طریق برنامه ما شنیده باشند.»

من هم امیدوارم مسوولین حتماً این پیام را شنیده باشند و اگر نشنیدند من آن را به گوششان رساندم تا دیگر بهانه‌ای نداشته باشند. من نه بندری‌ام، نه مینابی نه از اهالی گچین. در طایفه مسوولین هم نیستم با قاچاقچیان سوخت و توزیع کنندگان آن هم تقریباً نسبتی ندارم. اما لازم است به آن احمقی که همچین پیام زشتی را به مردم شریف و مسوولین کمی زحمتکش استان نسبت داده حالی کنم که اعتبار و آبروی یک فرهنگ و جغرافیا بنام هرمزگان مایه شوخی برای امثال شما پایتخت نشینان دور از غم مرز‌ها نیست.

آقای مدیرکل صدا و سیمای هرمزگان اگر سریعاً و به تندی با این موضوع برخورد نکند و مراتب آن را به اطلاع مردم استان نرساند من ناچار می‌شوم مستقیماً با رییس رسانه ملی مکاتبه کنم. چون آن‌ها قبلاً هم در یک برنامه تلوزیونی مردم بخشی از استان را قاچاقچی نامیده بودند. ارایه این تصویر و انگاره سازی اینکه هرمزگانی‌ها شغلی جز قاچاق و جرم و جنایت و تعدی از قانون ندارند در شأن این مردم نیست و من نه از باب اینکه ساکن هرمزگان و در تعامل با این مردم نجیب هستم بلکه از این روی که حفظ کرامت انسانی افراد در مکان با هر آیین و مذهب تاکید و سفارش بزرگان دین است از این توهین بر می‌آشوبم و به مصداق نهی از منکر فریاد بر می‌آورم. که البته آنچه به جایی نرسد فریاد است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد