خبربان شهر من

یادداشت های چاپ شده یک روزنامه نگار

خبربان شهر من

یادداشت های چاپ شده یک روزنامه نگار

ماندلای ایران



این روزهای خرداد را هرچه به نیمه می‌رسانیم با یاد و نام انقلاب بیشتر گره می‌خوریم. 
کیست در ایران که مناسبت‌های ۱۴ و ۱۵ خرداد را نداند و کیست در دنیا که نام خمینی کبیر (ره) را نشناسد؟ 
اما خبری که دلم را سخت فشرد رحلت مرد پایدار و استواری بود که نامش در زمره مبارزان انقلابی ثبت و ضبط است.
 «عزت ا... سحابی» هم از میان ما رفت. مثل همه بد‌ها و خوب‌هایی که رفتند مثل همه بد‌ها و خوب‌هایی که هستند و روزی می‌روند. من در این مجال مایل به بررسی مرام و دیدگاه‌های سیاسی این مرد نیستم اما نمی‌توانم به خصلتی که دوست و دشمنش بر آن اتفاق دارند اشاره نکنم. او مرد مبارزه بود. مبارزه بر سر اعتقاداتش. مردی که همواره به مواضع معتدل شهره بود و از موسسان انجمن اسلامی دانشگاه تهران در دوران ستمشاهی. 
او به همراه پدرش در سخت‌ترین روزهای خطر وقتی من و بسیاری از ما که امروز مدعی هستیم نبودیم در زندان‌های ساواک شکنجه می‌شد.‌ای کاش در این مجال اندوهبار و کوتاه می‌شد به او اندیشه‌ها و دیدگاه‌هایش گذری کرد اما نباید هرگز مردی را که دغدغه‌اش "ایران فردا" بود، فراموش کرد  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد